تهدیدسازی قدرتطلبانه چهرههای مشخص مرعوبساز و تهدیدآفرین، پیرامون مساله هستهای ثمر نداد. امریکا به گفته خلیلزاد شکست خورد و به انزوا رفت، و دیپلماسی پیروزمند دکتر احمدینژاد، آخرین گامهایش را بر میدارد. مصاحبههای حسن روحانی و سخنرانیهایش در غرب و تبادل اطلاعات حسین موسویان با انگلیس هم بیتاثیر ماند. همچنین حرکت براندازانه روزنامههای اصلاحطلب نیز، با تلاشهای همهجانبه، بینتیجه بود و امریکا توان حمله نداشت. حال چه باید کرد؟ چگونه اصلاحطلبی وابسته به امریکا، چهرههای شاخص آن و به طور کلی براندازان رسوا، خود و اربابشان را از مهلکه برهاند؟!
راههای مختلفی میتواند پیش رو باشد، تا محفلهای استراتژیک چگونه طراحی کنند؟
از مدتها پیش "برنامههای اصلاحطلبان" با محوریت "مثلثهایی" ساز خود را کوک کرده است. "تسخیر مجلس هشتم" و "بازگشت به قدرت"، تشنگان قدرت را بیتاب، و آنان را به دست زدن به هر عمل و اظهار هر گفتهای وا داشته است. اما چه بهتر که "سفرهای دورهای از خارج به داخل" تغییر مکان دهد. "محمد خاتمی" ابزار کار در این مقطع است. او که چهرهای صلحطلب – البته با غرب و کفر و شرک آن – و تنشزا – آنهم برای اروپا و امریکا – و بسیار منزجر از قدرتطلبی، خود را معرفی میکرد، با یک خیز قدرتطلبانه، به راحتی "تغییر موضع" داد. اما کدام عاقلی به "شعرهای 10 ساله خاتمی" اعتماد داشته و خواهد داشت؟
غرب و اصلاحطلبی آواره و خانه به دوش پس از ناامیدی از ثمردهی سفرهای خارجی "محمد خاتمی" این بار سفرهای داخلی را امتحان میکند. سفرهایی با هزینههای گزاف و محتوایی تهی !
قطعا اگر پرسشی پیرامون هزینهها مطرح شود، "تخریب شخصیتهای نظام" تلقی خواهد شد، و راست ناراست و چپ منحرف بمباران پرسشکننده را دنبال خواهند کرد. واقعیتی که همواره در جریان بوده و هست.
در شهر مشهد به وسیله "دستهایی که معلوم نیست از کدام آستین بیرون آمده" عکسهایی از خاتمی با زیرنویس "السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیهالسلام" مردم را از عابد شدن بعضیها به جای خنده به گریه میاندازد، چرا که "دین" و "شعور دینداران" توسط حرامیان دینسوز به مسخره گرفته میشود. آیا این خاتمی همان کسی نیست که "دین را در مقابل آْزادی شخصا به مصاف گرفت و آن را محکوم به شکست دانست"؟ و آیا او همان کسی نیست که برای دستگیری هتاکان به امامت، "اشک ریخت" و اعتراف کرد که "حامیان مرا به زندان افکندند"؟ آیا خاتمی در هشت سال ریاستجمهوریش این شعار را حتی در پوسترهایش ضروری دید؟
بدتر از این، گفته میشود در پوسترهایی جمله "مردی میآید خورشید در گلویش" خبر ورود خاتمی را اعلان میکند، این که این خورشید از کجا سر بر میآورد بیپاسخ است. اما قطعا این خورشید از مشرق نمیتابد، زیرا نه آئین مشرقی دارد و نه به باورهای دینی مشرق متعلق است. سخنان او، حکومت او و حامیانش را بنگرید! اما نکته شگفتآورتر "پیشدرآمد این سفر" است که فردی چون عزت الله سحابی عضو محکوم و مطرود وابسته به نهضت خائن آزادی، این گروهک غیرقانونی و امریکایی بسترسازی آن را عهدهدار شده است.
این که اصلاحطلبی برانداز جز مشتی فریبخورده و وابسته از طیف اراذل جا گرفته در دانشگاه هواداری ندارد، یک امر ثابت است، مگر شبه کودتای 18 تیر 78 حرکتی دانشگاهی نبود که به سردمداری "مریم شانسی" انجام گرفت؟ حال روز از نو و روزی از نو. امریکا هوس بازگرداندن بازوان اجرائیش را به حاکمیت کرده است.
اما چرا دانشگاه فردوسی، این مکان دولتی برای این افراد "فرش قرمز پهن میکند"؟ آیا دستاندرکاران دانشگاه فردوسی نسبت به اصلاحطلبی برانداز "تعهدی" دارند؟ یا این که نمیدانند این خیل دینسوز توسط آرای ملت از حاکمیت اخراج گردیدهاند. شرمآور است که در دولت اسلامی، هنوز دانشگاه "میدان جولان دینستیزان باشد.
مهدی بادپا، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با شبکه خبر دانشجو، با اشاره به اینکه این مناظره که پنجشنبه به دعوت جامعه اسلامی دانشجویان این دانشگاه برگزار میشود، اظهار داشت: در این مناظره معوق ماندن پرونده سید محمد خاتمی در دادگاه ویژه روحانیت نیز مورد بررسی قرار میگیرد. قرار است پنجشنبه این هفته سیدمحمد خاتمی در دانشگاههای مشهد به ایراد سخنرانی بپردازد.
پایگاه خبری انصارنیوز درباره مناظره "خاتمی – روانبخش" در خصوص "بررسی عملکرد اصلاحطلبان" گفتوگویی با آقای روانبخش انجام داده که در پی میآید:
آقای روانبخش به خبرنگار انصارنیوز گفت: از جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی، تماس گرفتند و درخواست کردند که با توجه به سفر آقای خاتمی به مشهد مقدس، اینجانب در جلسه مناظرهای که با ایشان ترتیب داده شده است شرکت کنم، من هم اعلام کردم آمادهام در زمینههای مختلف با ایشان مناظره کنم.
دبیر سیاسی هفتهنامه پرتو گفت: اخیرا ایشان ادعا کردهاند که فساد و ولنگاری در دوره دولت نهم نسبت به زمان دولت اصلاحات بیشتر است، در این باره جای مباحثه وجود دارد که مستندات این ادعا چیست، در حالی که به عیان همگان مسایل فرهنگی امروز را با دوران 8 ساله ایشان میسنجند و اوج فساد و بیبندوباری و ولنگاریهای اخلاقی آن دوره، علمای حوزه و دانشگاه و متدینین را ستوه آورده بود. وی ادامه داد: چاپ کتب و نشریات موهن و انتشار دیگر محصولات فرهنگی که مبانی فکری ولنگاری را ترویج میکرد در زمان آقای خاتمی بیحد بود و وضعیت فرهنگی اکنون اگرچه ریشه در دوره ایشان دارد با آن دوران قابل قیاس نیست و اسناد و مدارک آن موجود است.
روانبخش ادامه داد: اگر منظور ایشان از ولنگاری اخلاقی در این دولت، سفرشان به ایتالیا و دست دادن به دختران و زنان نیمهعریان و فشار بازوی دختر جوانی در جشن سالگرد دوم خرداد و تماس با دختر جوان دیگری در برنامه شب یلداست که فیلمها و تصاویر آن موجود است و همراهان ایشان در ایتالیا به اتفاق آن، اعتراف کردهاند، البته جای تامل دارد!
این استاد دانشگاه با اشاره به مسائل سیاست خارجی در زمان مدعیان اصلاحات و اکنون به انصارنیوز گفت: علیرغم طرح شعار تنشزدایی و گفتوگوی تمدنهای آقای خاتمی و وارد کردن اتهام تنشزایی و ناکارآمدی به دولت دکتر احمدینژاد، آثاری وجود دارد که به راحتی میتوان مشخص کرد سیاست خارجی منفعلانه مدعیان اصلاحات موفقتر بود یا سیاستخارجی فعال دولت نهم. این مسالهای است که اسناد و مدارک آن در منظر همه مردم هست و نسبت به آن قضاوت دارند. سفرهای خارجی دکتر احمدینژاد به کشورهای مختلف و همچنین مسافرتهای رؤسای جمهور کشورهای دیگر به ایران از جمله سفر آقای پوتین رئیسجمهور روسیه به ایران و سخنرانیهای دکتر احمدینژاد در سازمان ملل و دانشگاه کلمبیا و به محاکمه کشیدن نظام سلطه و به انفعال و انزوای شدید کشانیدن امریکا و نامهنگاریهای از موضع قدرت به کشورهای قدرتمند دنیا و حل و پایان دادن به مساله هستهای در مقابل نگاه قضاوتگران است.
روانبخش ادامه داد: البته اگر فعال بودن سیاست خارجی را در زمان دولت آقای خاتمی اینگونه تفسیر کنیم که نامه ذلیلانهای به رئیسجمهور امریکا نوشته شود و برای جلوگیری از حمله به ایران، حاضر به همکاری برای خلع سلاح حزبالله و تعلیق هستهای و همکاری با امریکا در عراق شویم، این معنا و مفهوم خودش را خواهد داشت.
دبیر سیاسی هفتهنامه پرتو در ادامه با بیان این که در حوزه سیاست داخلی مسایل برای مردم روشن است، به انصارنیوز گفت: در این مناظره آمار و ارقام به طور مقایسهای ارایه خواهد شد تا میان آرامشی که اکنون در جامعه ایران وجود دارد با بحرانهای ساختگی زمان دولت مدعی اصلاحات و بر هم زدن آرامش روانی مردم در آن زمان با انفجار بمبهای تبلیغاتی روانی در رسانههای وابسته و در فضای جامعه، مقایسه صورت گیرد.
روانبخش در ادامه خاطرنشان کرد: به رغم فشارهای سنگین امریکاییها برای ناامن جلوهدادن کشور جمهوری اسلامی ایران، امروز کشورمان از امنترین کشورهای دنیا محسوب میشود که علیرغم شعارهایی که برای تحریم ایران داده شده و دو قطعنامه روانی را که شورای امنیت صادر کرده است میل به سرمایهگذاری در ایران به شدت افزایش یافته است.
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) با اشاره به مسایل امنیت سیاسی کشور گفت: همه افراد، شخصیتها و گروهها امروز در کشور از امنیت کامل برخوردارند، این در حالی است که در دولت مدعیان اصلاحات، شخصیتهای بزرگی چون شهید صیاد شیرازی، شهید لاجوردی و برخی از قضات مورد ترور قرار گرفتند، و منافقین در روز روشن برخی از نقاط را با خمپاره مورد حمله قرار دادند!
در تیم مذاکرهکننده هستهای گذشته افرادی به اتهام جاسوسی دستگیر شدهاند و بعضی از آنان نیز به برخی از کشورهای خارجی پناهنده شدهاند در حالی که تیم مذاکرهکننده فعلی از موضع اقتدار بر منافع و مصالح و اصول و ارزشهای انقلاب و ملت ایران قاطعانه ایستاده و دستاوردهای مهمی را برای کشورمان به ارمغان آورده است.
روانبخش درباره مقایسه وضعیت تورم و گرانی در دولت اصلاحات و اکنون به انصارنیوز گفت: تیم اقتصادی دولت مدعی اصلاحات همان کارگزاران سازندگی و ادامه دهندگان راه دولت پیش از خود بودند که در آن، سالانه افزایش قیمتها از 20 تا 30 درصد پیشبینی شده بود و در آن دوران بازار هیچگاه روی ثبات را ندید. مردم فراموش نمیکنند که هر سال از ماه بهمن موج گرانیها آغاز میشد به این دلیل که میدانستند از آغاز سال جدید قیمت سوخت و خدمات دولتی بین 20 تا 30 درصد افزایش مییابد و از آن طرف قیمتهای بازار، هماهنگ با این افزایش، همه ارکان جامعه را تحت تاثیر قرار میداد و تا چندین ماه از سال جدید بازار آرامش پیدا نمیکرد. در بعضی از سالها قیمت سوخت برای 2 بار افزایش پیدا میکرد. از زمانی که مجلس هفتم موضوع ثتبیت قیمتها را مطرح کرد، این مدعیان، مجلس هفتم را مورد حمله قرار دادند و آن را یک حرکت پوپولیستی نامیدند. دولت نهم نیز که بر تثبیت قیمتها اصرار میورزد مورد تهاجم آنها قرار گرفته است. در حالی که امروز مردم میدانند که دولت و مجلس نسبت به سوخت و نرخ خدمات دولتی سعی بر تثبیت قیمتها داشتهاند و همچنان بر آن اصرار میورزند.
روانبخش ادامه داد: باید آن روی سکه را هم دید که اگر از زمان تشکیل مجلس هفتم تا کنون همان سیاست افزایش 30 درصدی ادامه مییافت امروز وضعیت سوخت و خدمات دولتی و دیگر کالاهای موجود در بازار از چه افزایشی برخوردار شده و دیگر قابل مهار نبود و خندهآور است که چنین افرادی که استراتژی آنها افزایش قیمتها و مخالفت با تثبیت قیمتهای موجود است امروز مدافع تثبیت قیمتها و مخالف گرانی و حامی مردم شدهاند !
استاد دانشگاه امام خمینی (ره) در پاسخ به این سؤال انصارنیوز که "به نظر شما این مناظره برگزار میشود یا خیر؟ " گفت: ما آمادهایم و بیش از 8 سال است از سال 77 تا کنون مطالب خود را در قالب نقد و سؤال در هفتهنامه "پرتو سخن" مطرح کردهایم، اما تا به حال پاسخی از سوی آقای خاتمی دریافت نکردهایم. بیش از 40 مقاله در قالب "سخنی صمیمانه با آقای خاتمی" در "پرتو سخن" منتشر شد که بعدا به صورت کتاب درآمد و هیچگونه پاسخی از سوی آقای خاتمی به سؤالات داده نشد. اکنون که این فضا توسط جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد فراهم شده، فکر میکنم، آقای خاتمی که همواره از گفتوگو و نقد و شفافسازی سخن گفتهاند برای شفافشدن مسایل در این مناظره شرکت کنند تا حقایق برای مردمی که "دانستن حق آنان است" روشنتر شود.
وی گفت: فشار سیاسی وارد کردن به کشورهای اروپایی و کشورهای دوست ملت ایران و فشار وارد کردن به ملت ایران آغاز شد، از روز اول اعلام شد که فعالیتهای ایران قانونمند و در چارچوب حقوق قانونی خودش است اما شبکه تبلیغی و فشارهای سیاسی آنان اجازه نداد حرف ملت ایران مستند شود و در مجامع جهانی به ثبت برسد.
رییسجمهور گفت: پس از مقاومت الهی ملت ایران، ایستادگی مثالزدنی رهبری و همه ایرانیان، مسیر تغییر کرد و امروز شاهدیم که آژانس دارد نقش خود را پیدا میکند، در جایگاه خودش قرار میگیرد و بررسی و نظر خودش را اعلام میکند.
وی افزود: دیدیم در نظری که آژانس در گزارش اخیر اعلام کرده است همه آن ادعاهایی که در گذشته علیه ملت ایران میکردند و برخی منابع خبری آمریکایی و بعضی منابع خبری دشمنان ملت ایران که در خیابانهای شهرهای ما ملت را با اسلحه هدف قرار میدادند، خبرهای دروغی را داده بودند. آمریکاییها هم از این خبرهای دروغ استقبال و بلکه از جعل این خبرها پشتیبانی کردند؛ اما همه دنیا دید که این خبرها واقعیت ندارد و فعالیتهای ایران پاک و صلحآمیز است و سوالهای اصلی و اساسی مطرح شده همه پاسخ مناسب خود را دریافت کرده و مورد تایید آژانس قرار گرفته است.
احمدینژاد گفت: البته دیدیم که باز عکسالعمل آمریکا و یکی دو کشور اروپایی عکسالعمل مناسبی نبود. برداشت من این است که اینها دارند فرار به جلو و پیشدستی میکنند تا از یک جهت مانع از تجلی حقانیت ملت ایران شوند و از آن طرف هم فشار بیاورند تا این اواخر کار ولو یک امتیاز کوچکی از ملت ایران بگیرند و هم بگویند ما بالاخره درست میگفتیم و همان را برای دریافت امتیازات بعدی پایه قرار دهند.
رییسجمهور تاکید کرد: شیوه اینهاست که تا لحظه آخر تا جایی که باید قضیه قطع و تمام شود و فرصتی در آن عرصه برایشان باقی نماند، ناامید نمیشوند و به همین جهت دوباره بیانیه دادند و سروصدا کردند و حرفهای غیرقابل قبول و نادرستی زدند.
وی گفت: ما توصیه میکنیم دست بردارند. میبینند که تنها مانده و منزوی شدهاند و حرفهای غیرقانونی اثرو نتیجهای ندارد؛ ولی باز از تحریم و قطعنامه حرف میزنند؛ به چه حساب ؟.
رییسجمهور یادآور شد: شما به استناد اطلاعات غلط و به استناد گزارش ناصحیحی که برپایه همان اطلاعات غلط تهیه شده بود دو قطعنامه صادر کردید، ولی حالا که فهمیدهاید اطلاعات غلط بوده است باید شجاعت به خرج دهید و بیایید بگویید اشتباه کردیم و از ملت ایران عذرخواهی کنید.
احمدینژاد تصریح کرد: تکرار آن حرفها چیزی را حل نمیکند و از این تکرار اشتباهات گذشته آن هم در این شرایط چیزی نصیب شما نمیشود.
وی افزود: بعضی که صادق بودند و برایشان ابهاماتی بود دیدیم با گزارش آژانس موضعگیریشان را عوض کردند و بعضی دوستان ما بودند که با حجم تبلیغات دروغین دولت امریکا برایشان ابهاماتی ایجاد شده بود و آنها هم دیدند حق با ملت ایران است و کارها سالم است، موضعشان را عوض کردند.
به گزارش ایسنا به نقل از واحد مرکزی خبر رییسجمهور گفت: ما فکر میکنیم وقت آن رسیده است که دولت آمریکا هم رفتار خود را اصلاح کند. ما حالا انتظار نداریم بیایند خیلی عذرخواهیهای آنچنانی کنند؛ بلکه رفتارشان را تغییر دهند.
وی افزود: این بد است که اشتباهی را میخواهند دوباره تکرار کنند؛ البته دیگر نمیتوانند و فقط بیان میکنند که البته بیان آن هم زشت است.
احمدینژاد گفت: میخواهید کاری کنید که دنیا نفهمد حق با ملت ایران بود. دنیا فهمید و دیگر به حرفهای شما گوش نمیدهد. شما هرچه بگویید دنیا معکوس آن را برداشت میکند و هر موضعی اعلام کنید ملتهای دنیا عکس آن را حق میپندارند و من این را به عنوان اطلاع به شما میگویم تا موضعگیریهایتان را اصلاح کنید.
رییسجمهور تاکید کرد: مسیر خوب است. آنها هم همراهی کنند، قضیه از نظر ما تمام شده است. بگذارید به مسائل مهمتری مثل فقر، ناامنی، تبعیض، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، موضوع همکاریهای علمی و اقتصادی که در دنیا هست بپردازیم. آنگاه خواهند دید که در کنار ملت ایران هستند و میتوانند از دوستی ملت ایران هم بهره ببرند.
1. هنگامی که احیای مفهوم گمشده امام غائب عجلالله تعالی فرجهالشریف توسط دکتر احمدینژاد، جامعه شیعی ایران، امت اسلام، و جهان آزاداندیش را در بر گرفت، بازتاب دوگانه آن قابلپیشبینی بود:
الف . استقبال همه مؤمنان به ادیان الهی، و در راس آنان ایرانیان موعودگرای فاطمی سلامالله علیها، آنان که با آرای معجزهگونه خود، "موعودستیزان" را از حاکمیت سیاسیفرهنگی 16 ساله اخراج نمودند.
ب . جنگ موعودستیزان یا همان مافیای قدرت و ثروت داخلی با وی. همان کسانی که به ابزار با هزینه یا اجیر شیطانیت غرب تبدیل شدهاند.
بر همه آحاد ملت روشن است که جنگ قدرتطلبانه مافیاگران در حاکمیت دکتر احمدینژاد، چهرهها، حزبها و جریانهای دو جناح را علیه او به صف کرده است.
آنان که در "برنامهای پنهان و درازمدت"، و با "ابزارهای راست و چپ"، بیمبنا و غیرقابل قبول به "شخصیتهای نظام"، "استوانههای نظام" "چهرههای برجسته" و ... تبدیل شدهاند، این فتنه موعودستیزی را راهبری میکنند. واقعیت آن است که هم صهیونیزم تنها راه نجات خود را مرگ احمدینژادی میداند که منجیگرایی را ترویج میکند، و هم اندیشهگران حاکمیت شیطان بزرگ، احیای مفهوم گمشده امام غایب به وسیله احمدینژاد را پس از 16 سال طرد توسط دو رئیسجمهور دارنده لباس روحانی، یک خطر بزرگ برای امریکا، صهیونیزم و همه اندیشههای روشنفکرانه ضدبشری به شمار میآورند، و هم مافیای قدرت و ثروت، خویش و منافع خویش را در اقتصاد و قدرت سیاسی با بقا و رواج گفتمان انتظارگرایانه رئیسجمهور در مهلکه میبینند.
به همین دلیل یککاسه شدن انگیزه و هدف داخلی و خارجی، صف واحد موعودستیزی را تشکیل داده است. آیا واقعیتها بیانگر آن نیست که واژه "انتظار"، مفهوم "منتظِر و منتظَر» و «مبنای منجیگرایی» در دهه نخست به طور کلی از فرهنگ حاکمیت رخت بر بسته بود؟ آیا سیل تخریبگر روشنفکرانه علیه احمدینژاد در انتخابات نهم، و بمباران کلمه "ارتجاع، متحجر، واپسگرا، جمود و تحجر و ..." هم از سوی پلیدترین عناصر فرهنگسوز و صاحبان قدرت در آن دوره، همین معنای حیاتبخش را به ستیز نگرفته بود؟
2. فرهنگ حیاتبخش قرآنی و ادبیات انسانساز نهجالبلاغه و در مرحلهای پائینتر، ادبیات رشددهنده حضرت امام خمینی سلامالله علیه، همگی یک اصل را اعلان میکنند و آن این که "برای نشان دادن عمق فاجعه فرهنگی یا فرهنگسوزی باید و باید از واژگان خاص به عنوان تازیانه بیدارگر استفاده کرد.
شدت و غلظت اخطارهای قرآن کریم نسبت به فرهنگسوزان، و تندی حیاتبخش کلام مولا علیهالسلام نسبت به ویرانگران فرهنگ دینی، جز این هدف را دنبال نمیکند. حضرت امام سلامالله علیه نیز با کاربرد ادبیات بیدارگر و البته بسیار تند در واژگانی متناسب با فرهنگسوزان، کتاب شریف "کشفالاسرار" را برای پاسخ به "روشنفکری دینسوز" مینگارد، و در صحیفه نور، موارد بسیاری را خطاب به سران حکومت شیطان و ایادی داخلی او چه در صفوف محاربان نظامیسیاسی، و چه محاربان فرهنگی با اسلام و نظام اسلامی، به یادگار نهاده است.
3. دکتر احمدینژاد با گفتمانی منجیگرایانه، رستاخیز منتظرانهای را در کشور امام عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف موجب شد. مردم به ستوه آمده از فرهنگ کاملا مادی و غربزده 16 سال حاکمیت توسعه و اصلاحات، او را برگزیدند تا در دوران حکومتش، "فرهنگ انتظار" ترویج شود. از این روی مشتاقان این فرهنگ در 2 سال گذشته بیش از گذشته به گفتمان و ادبیات احمدینژاد، پیوستهاند، و همین نکته "بغض و کینه موعودستیزان" را بیشتر کرده است.
بدیهی است افرادی که در حاکمیت خود با حذف مفهوم امام موعود، قبله و موعود ملت ایران را در "توسعه" و "اصلاحات" ترسیم نموده، "غرب" را "فرج اهداف خود" ترویج کرده، و خویش را "مجری این وعده سرسپردگی" معرفی نمودند، امروز تحمل رواج و نشر فرهنگ موعودگرایی را ندارند. بیماری روشنفکری، این سرسپردگی تمامعیار هم در روزگار حاضر زیر چتر حمایتی این افراد قرار گرفته تا دشمنی همیشگی خود را با "مفهوم امام غائب" راحتتر به انجام رسانند.
4. در تمام 16 سال گذشته که تضعیف و حذف و ستیز با موعودگرایی روند تدریجی خود را تا رسیدن به مرحله نهایی طی کرد، بسیاری از نابردباران که امروز برای خرافهگرایی جامعه "مریض" شدهاند، در "مرگبار فکری و عقیدتی" فرو رفته بودند. شتاب آن سیل بنیانفکن فرهنگسوزی اصلاحطلبانه که از مرز ستیز با امامت و نبوت و اهانت آشکار به ساحت صدیقه کبری گذشت و استیضاح امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف را خواستار شد، و دین را در مقابل آزادی محکوم به شکست دانست، همه و همه در پرتو عنایت این "سامری"ها قرار گرفت یا توسط خود آنان به اجرا درآمد، یا اغماض و لبخند رضایت این افراد بر آنان موج عظیم دینسوزی در دلهای مؤمنان زخمهای بسیاری وارد کرد.
5. "سامری" روشنفکر زمان خود بود. او روشنفکری تمامعیار بود که طبق فرهنگ روشنفکری "اعتقاد بنیاسرائیل" را به "خدای موسی" با "شکگرایی" و "پرسشگری" و "تجربهگرایی علمی" به مصاف گرفت. بنابراین، آیا "گوساله" او باید مورد تحقیر و طرد "موحدان" قرار گیرد یا "خود سامری"! آیا موسی کلیمالله، با آن "گوساله طلایی" مبارزه کرد یا با شکگرایی روشنفکرانه مشخص سامری؟
طبیعی است که "سامری" خود "گوسالهتر" از آن گوساله طلایی بود، و البته گروندگان به او از وی "گوسالهتر" !
قرآن چه میگوید؟ احادیث با این "بدعتگزاران" و "منحرفان فرهنگسوز" چگونه برخورد میکند؟
6. آنچه دکتر احمدینژاد درباره ستیزهگران با موعودگرایی گفته است، عین واقعیت و بسیار کمتر از میرانی است که مستحق آن هستند. "حیف از بزغاله"! زیرا کسانی که انتظار و منتظر و موعود و مشتاقان او را برای "قدرت و ثروت" خود خطری جدی میدانند، و با همین هدف "فرهنگ انتظار" را خرافهگرایی میخوانند پستتر و ناچیزتر از بزغالهاند.
گزارش خبری-تحلیلی سپهر از ناکامی میلیشیا در به اغتشاش کشاندن برنامه ی حضور رییس جمهور در دانشگاه علم و صنعت
پس از حضور سال گذشته ی رییس جمهور در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که همراه با تشنجات عده ای دانشجو نما بود، حضور احمدی نژاد در مهر ماه سال جاری در دانشگاه تهران نیز تبدیل به فرصت مناسبی برای تکمیل اقدامات آشوب گرانه ی میلیشیای دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) وهم چنین عده ای دانشجو نما که همیشه خوراک تبلیغاتی رسانه های غربی را به خوبی مهیا می کنند، گشت.
اما اینبار حضور احمدی نژاد در دانشگاه علم و صنعت به آرامی سپری شد.در حالیکه طبق قرار قبلی ساعت 8.30 صبح قرار بود تا احمدی نژاد در جمع دانشجویان حضور پیدا کند از ساعت 7.45 به تدریج سالن برگزاری مراسم پر از دانشجویانی می گشت که با شور و شوق فراوان حضور رییس جمهوری را در دانشگاه خویش به فال نیک گرفته بودند. اما از نکات حاشیه ای این مراسم پخش گسترده ی یکی از مقالات ارگان رسمی سازمان نامشروع مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در بین دانشجویان قبل از حضور رییس جمهور بود. این مقاله که از صفحه ی 6 شماره ی 54 نشریه ی عصرنو در تعداد بسیار وسیعی تکثیر شده بود، قبل از حضور احمدی نژاد درجمع کثیر دانشجویان پخش می شد تا شاید این اقدام بتواند مقدمه ای برای فضا سازی علیه حضور رییس جمهور در جمع دانشجویان و به تبع آن نیز به آشوب کشاندن برنامه طبق دیدارهای قبلی وی با دانشجویان باشد.
البته این ماجرا به این مرحله ختم نگشت. چرا که در ادامه بسیاری از دانشجونمایان پلی تکنیک، تهران، علامه، شریف و حتی آزاد نیز با حضور خود در مراسم سعی بر ایجاد جوی متشنج داشتند که در ادامه با هوشیاری سایر دانشجویان و تشویق های مکرر احمدی نژاد توسط حضار، عملا این نقشه نیز ناکام ماند.
در طول برنامه چهره های بسیاری از تمامی طیف های دانشجویی در سطح سالن به چشم می خورد. از نکات جالب این دیدار تغییر رفتار برخی از دانشجویان در فاصله ی ابتدا تا انتهای برنامه بود. در حالی که برخی از دانشجویان فریب خورده در ابتدا قصد داشتند تا با همراهی عده ای دانشجو نما، در اخلال برنامه سهیم باشند، در انتهای برنامه و زمانی که سخنان منطقی رییس جمهوری تمامی حضار در جلسه را میخکوب کرده بود،این عده نیز همراه با دیگر دانشجویان به تشویق احمدی نژاد می پرداختند.
الف.ص یکی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در رابطه با چگونگی حضور غیر قانونی تعداد کثیری از اعضای میلیشیا در دانشگاه علم و صنعت به خبرنگار سپهر می گوید: بسیاری از این افراد طی روز قبل از حضور رییس جمهور در دانشگاه، با استفاده از کارت دانشجویی دیگر دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به صورت غیرقانونی وارد دانشگاه شده و شب نیز به درون خوابگاه (واقع در خود دانشگاه) رفته و سپس از ساعات ابتدایی صبح درون سالن حضور پیدا کرده اند که جا دارد انتظامات در این رابطه توجه و دقت بیشتری انجام دهد.
از طرفی دیگر ه.ف از دانشجویانی که موفق به حضور در مراسم نشده و پشت دربهای بسته باقی مانده است نیز می گوید:
ناراحتی من از این است که بسیاری از دانشجویان دانشگاه های دیگر که برای تشنج در این مراسم خود را از دانشگاه های دیگر به اینجا رسانده اند موفق به حضور در این مراسم شده اند اما من که سالهاست در دانشگاه علم و صنعت درس می خوانم تنها به دلیل چند دقیقه تاخیر و پر شدن ظرفیت سان نتوانستم به درون سالن راه پیدا کنم.
البته درون سالن نیز تشویق های مکرر و مداوم دانشجویان در حمایت از رییس جمهور باعث گشته بود تا عده ای از کسانی که به قصد ایجاد تشویش و تشنج در مراسم حضور پیدا کرده بودند، با عصبانیت و در اواسط زمان برنامه سالن را ترک کنند که این ماجرا در نوع خود بسیار جالب توجه می نمود.
تجربه ی دانشگاه علم و صنعت به خوبی نشان داد که معاندین دولت و ملت، در هر چهره ای، حتی با سو استفاده از عنوان دانشجو نیز نخواهند توانست ذره ای از حمایت آحاد ملت نسبت به دولت صد در صد مورد حمایت رهبری را خدشه دار سازند
با گذشت چند روز از سفر پوتین و پس از آن لاوروف به تهران جزئیات تازه ای از این سفر مهم منتشر شد.
با توجه به توضیحاتی که مسئولان تشریفات ریاست جمهوری روسیه درباره مقام رهبری در جمهوری اسلامی و جایگاه ولایت فقیه به وی داده بودند وی در طول مسیر خود از روسیه به ایران و از فرودگاه تا مکان استقرار خود مدام از اطرافیان خود می پرسید که من چگونه باید رفتار کنم؟ وقت ملاقات من با ایشان در چه زمانی است و ایشان را چگونه باید خطاب کنم؟
جالب است بدانید پوتین به قدری نسبت به این دیدار مضطرب بوده که حتی درخواست می کند که اگر رسم بر این است که پابرهنه در دیدار حاضر شوند وی نیز پابرهنه باشد.
بنا بر این گزارش علی رغم اینکه ولادیمیر پوتین هیچ تعلق مذهبی نداشته و شخصی لائیک به شمار می رود پس از دیدار با رهبر انقلاب می گوید :با مطالعاتی که من درباره مسیح داشته ام، در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگیهای حضرت مسیح را در ایشان دیدم.
هم چنین پوتین پس از ملاقات با رهبر معظم انقلاب، با اشاره به هوشمندی آیت الله خامنه ای می گوید : عالم بزرگی در ایران نشسته است ، به ذهن من خطور نمی کرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد.
او دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم همه سیاستهای ایران توسط اوست و با وجود درایت رهبری ایران هیچ خطری متوجه ایران نخواهد شد. من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه را فهمیدم.
گفتنی است مقام معظم رهبری در این دیدار برای اولین بار به استقبال رئیس جمهور یک کشور خارجی رفتند.
منبع بولتن نیوز
تغییر در الگوی لرزه خیزی خروج گاز و بخار و همچنین تغییر در شیب دامنه نشانههای اصلی احتمال رویداد آتشفشان به شمار میآیند که در مورد دماوند بیشتر این نشانهها توسط کارشناسان سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور و سایر مراکز پژوهشی کشور مشاهده شده است.
به گزارش ایسنا، مهندس فرهاد انصاری مدیر زمین شناسی مهندسی و زیست محیطی سازمان زمین شناسی گفت: دماوند آتشفشانی «خفته» و نه «خاموش» است و نباید نشانههایی را که در آن مشاهده میشود فراموش کرد و نسبت به آنها بی توجه بود.
وی درباره نشانههای بروز پدیده آتشفشان در چنین قلههایی یادآور شد: افزایش لرزه خیزی یا به طور کلی و تغییر الگوی لرزه خیزی منطقه خروج گازهای آتشفشانی و همچنین تغییر در شیب دامنه کوههای آتشفشان اصلی ترین نشانههای احتمال رویداد آتشفشان هستند که در مورد دماوند دو مورد اولیه از ابتدای سال 85 به وضوح دیده شده و با توجه به گزارشهای اخیر کارشناسان مبنی بر افزایش رویداد زمین لغزه در منطقه احتمال تغییر در شیب دامنههای قله دماوند نیز وجود دارد.
انصاری با بیان اینکه بروز سه نشانه یاد شده میتواند نشانه ای از حرکت مایع مذاب (ماگما) از بخشهای پائین زمین به سمت بالا باشد خاطر نشان کرد: به سبب وجود فشار بسیار زیاد در ژرفای زمین حرکت ماگما به سوی دهانه آتشفشان با خروج حجم زیادی از بخار و گازهای مختلف و همچنین ترک خوردن و متورم شدن پوسته زمین و در نهایت تغییر در شیب دامنه کوه آتشفشان همراه است که به صورت رویداد زمینلرزه و تغییر شیب دامنه دیده میشود.
وی با بیان اینکه ممکن است چنین تغییراتی نشان دهنده رویداد آتشفشان در آینده نزدیک نباشند افزود: رفتارسنجی و بررسی ویژگیهای دماوند و سایر آتشفشانهای مشهور ایران که همگی از آتشفشانهای جوان جهان به شمار میآیند با هدف شناخت رفتار طبیعی آنها این امکان را فراهم میکند که در صورت پیدا شدن رفتار ناهنجار و غیر طبیعی در آینده چنین تغییر رفتاری شناسایی شده و در تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرد. منبعhttp://www.sepehrnews.ir/?p,9909
«پاول وارفیلد تیبتس جونیور» خلبان هواپیمای 29-B آمریکا که 62 سال پیش- 6 آگوست 15.1945 مردادماه 1324- یک فروند بمب اتمی 9000 پوندی را بر فراز شهر هیروشیما رها کرده و بیش از 220هزار نفر از ساکنان این شهر را به قتل رسانده بود، روز پنجشنبه در سن 92 سالگی مرد. این جنایتکار جنگی طی 62 سال گذشته، ده ها مدال شجاعت! و افتخار! از مقامات ارشد آمریکایی دریافت کرده بود! آمریکایی ها نه فقط هیچگاه از این جنایت هولناک و جنایت مشابه دیگری که با بمباران اتمی شهر ناکازاکی آفریده بودند ابراز پشیمانی نکرده اند بلکه اصرار دارند از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی با عنوان تنها راه ممکن برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم یاد کنند! این ادعای مسخره در حالی است که استفاده آمریکا از بمب اتمی هنگامی صورت پذیرفت که پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم قطعی شده بود، چرا که از سه دولت محور- آلمان، ایتالیا و ژاپن- دولت های آلمان و ایتالیا در ژوئن 1945- خرداد 1324- یعنی نزدیک به دو ماه قبل از حمله اتمی به ناکازاکی و هیروشیما بدون قید و شرط تسلیم شده بودند؛ موسولینی رهبر ایتالیا به جوخه آتش سپرده شده بود و هیتلر رهبر آلمان نازی در پناهگاه خود در برلین دست به خودکشی زده بود و تنها ژاپن به مقاومت نومیدانه خود ادامه می داد و در همان حال با متفقین برای پایان دادن به مقاومت، با حفظ برخی از شرایط در حال رایزنی بود. بنابراین جنایت آمریکا در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نمی تواند به بهانه پایان دادن به جنگ دوم جهانی باشد، زیرا در آن هنگام دو محور اصلی حریف یعنی آلمان و ایتالیا، تسلیم شده بودند و در حالی که متفقین بدون کاربرد سلاح اتمی دو حریف اصلی خود را وادار به تسلیم کرده بودند ادامه جنگ تا تسلیم ژاپن، با همان روش قبلی- بدون استفاده از سلاح اتمی- نه فقط ناممکن نبود بلکه به آسانی امکان پذیر بود و ادعای آمریکا برای توجیه جنایات هولناک در هیروشیما و ناکازاکی، با هیچ منطقی قابل قبول نیست. و اما، با توجه به اسناد موجود و شواهدی که به آن اشاره شد و برخی از محققان آمریکایی، اروپایی و روسی نیز بر آن تاکید دارند، فکر شیطانی حمله اتمی به ژاپن نه فقط برای پایان دادن به جنگ نبوده است، بلکه آمریکا با مشاهده نشانه های قطعی پیروزی متفقین و پایان جنگ دوم جهانی، فرصت را برای استفاده از بمب اتمی، با دو هدف «قدرت نمایی»! «آزمایش ضریب تخریب بمب های هسته ای»! مناسب تشخیص داده و به این جنایت هولناک دست زده است و بدیهی است که با شرایط آن روز، هیچ منظور دیگری غیر از دو هدف یاد شده نمی تواند انگیزه آمریکا برای بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی باشد. گفتنی است که آمریکا از بمب های «نوترونی»- که آقای کارتر از آن با عنوان بمب اخلاقی! یاد می کرد- نیز در جنگ افغانستان و حمله به غارهای «تورابورا» استفاده کرده است و... و بالاخره این هم یکی از نشانه های دنیای وارونه است. آمریکا که تنها کشور استفاده کننده از بمب اتمی- آن هم فقط و فقط، برای قتل عام انسان ها- است این روزها فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران- که با استناد به بازرسی آژانس و تاکید مدیرکل آن، کمترین نشانه ای از انحراف به سوی تولید سلاح هسته ای در آن مشاهده نشده است- را خطری برای صلح جهانی می داند! منبع
حسین شریعتمداری
به گزارش سپهرنیوز، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان صبح امروز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به سؤال خبرنگار خبرگزاری فارس در خصوص اینکه برخی از نشریات منتسب به جریان دوم خرداد، پیشنهاد دادهاند که شما با رؤسای جمهور گذشته در خصوص عملکرد و برنامهها مناظره داشته باشید، آیا شما حاضر به مناظره با آقایانهاشمی و خاتمی هستید؟ اظهار داشت: آماده گفتگو با همه هستم. منبع
مردادماه 1379 بود که روزنامه های اصولگرایان با استناد به نظرسنجی های رسمی وزارتخانه های کشور، ارشاد و اطلاعات مطالبه اول 70 تا 90 درصد از مردم را رسیدگی به مشکلات اقتصادی نظیر گرانی، بیکاری، مسکن و ... اعلام نمودند و نوشتند آن بحرانی که رییس جمهور مورد اشاره قرار می دهد مواجهه با مطبوعات متخلف نیست، عملکرد اقتصادی دولت است.
این انتقاد که برخواسته از پژوهشهای خود اصلاح طلبان و نه رقبای دولت بود مذاق آنها را آنچنان تلخ آمد که عباس عبدی ایدئولوگ آنروز اصلاح طلبان جناح منتقد دولت را به بسیج کردن "قابلمه بدستها"! متهم کرد.
این اتهام عبدی پروژه تخریب شدید منتقدان را در مطبوعات و برخی محافل دانشجویی و ... کلید زد تا آنجا که عده ای از مردم را باور آمد که به راستی اصولگرایان با تشکیل صف عده ای قابلمه بدست سعی در براندازی دولت داشته اند.
این تنها یکی از مصادیق آن بحران های ادعایی بود که خاتمی می گفت هر 9 روز با یکی از آنها روبرو بوده است.
بد نیست اشاره ای به چند مورد دیگر از بحران ها نیز بنماییم؛ در اولین سخنرانی جناب آقای خاتمی در دانشگاه تهران به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران، در سالروز شهادت سیدالساجدین علیهالسلام، به مجرد اینکه خاتمی یکی از کلمه های «دمکراسی» ، «جامعهی مدنی» و «جوان» را بر زبان می راند، با کف و سوت و فریاد «خاتمی دوستت داریم» مواجه می گردید که این امر حدود حدود دویست (200) بار تکرار شد؛ در چنین شرایطی برخی از رسانه های اصولگرایان از این رفتار انتقاد نمودند و سکوت وی را در کسوت یک روحانی در برابر این اعمال نکوهش کردند. اما این نهی از منکر به مخالف با دمکراسی ، جامعهی مدنی و جوان تعبیر شد و گویندگان آن خشونت طلب خوانده شدند و این اقدام آنان بحران آفرینی علیه دولت تلقی گردید.
همچنین وقتی از حذف بیش از سه هزار عنصر متدین، لایق و مجرب از گردونهی اجرای کشور، به جرم طرفدار خاتمی نبودن با ذکر نام آنها گله شد و از اینکه دامنه این تغییرات حتی دامن مستخدم یک مدرسه را نیز گرفت انتقاد گردید، باز هم این سخن بحرانی تلقی گردید پیش روی دولت!
سیصد دقیقه از وقت گرانبهای 70 میلیون نفر ایرانی را آن هم در جلسهی رسمی هیات دولت، مصروف شهردار سابق تهران، ساختند و در وزارت کشور، ستاد حمایت از کرباسچی تاسیس نمودند و ... و با نامه نگاری ها و واسطه تراشی ها مانع از اجرای عدالت درباره او شدند و رسیدگی به تخلفات وی که در دادگاه مسجل گردید را بحران علیه دولت معرفی کردند.
با ترور کذایی آقای سعید حجاریان توسط برخی عناصر دوم خردادی، انگشتها را به سوی شخصیتهایی همچون آیت الله مصباح یزدی نشانه رفتند، که با شناسایی ضاربین و دستگیریشان، آنهم به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که او را شریک در این ماجرا معرفی می نمودند،در پروژه خود ناکام ماندند، بازیهای پشت پردهی این جماعت بر پرده افتاد اما همچنان در کمال وقاحت کیهان و رسالت را به جرم انتقاد از مغز اصلاحات! عامل این ترور معرفی می نمودند و ترور او را بحرانی برای شکست دولت اصلاحات!
حال سید محمد خاتمی در یک دیدار رسمی از «محمود احمدینژاد» به خاطر بیان این سخن که « به محض اینکه سالهای قبلی،کسی از دولت انتقاد می کرد متهم به کودتا می شد!» به شدت انتقاد کرده است و گفته است: یک مورد پیدا کنید که دولت و مجلس قبلی مدعی شده باشد که کسی علیه آنان حرف زده باشد و آنها برخورد کرده باشند؛ اینها حرفهایی است که مردم هم می دانند درست نیست!
جالب تر آنکه «سید محمد خاتمی» این سخن را در دیدار با جمعی ازاعضای شورای مرکزی حزب همبستگی، گفته است. اینکه می گوییم جمعی از آن جهت است که یک عضو شورایعالی حزب همبستگی از عدم حضور تعداد زیادی از اعضای شورای عالی این حزب در دیدار با سید محمد خاتمی خبر داد.
او با محکوم کردن رییس جمهور به تکرار سخنان «گروه فشار»! مدعی شد در آن زمان هر کس هر انتقادی می خواست می نمود و کسی هم کاری به آنها نداشت.
او در ادامه گفت: مگر ما میگفتیم اگر یک روزنامه، جناح و جریان سیاسی حرفی را بزند که امنیت ملی را از بین ببرد ، با آن برخورد نشود؟ ما میگفتیم طبق قانون اساسی و ضابطه اتهام ابلاغ شود؛ او بتواند وکیل بگیرد ، در دادگاه صالحه بررسی شود، هیات منصفه حضور داشته باشد و روی روال معمولی بررسی شود. خاتمی در حالی این سخن را به زبان می راند که دادگاه هیچ روزنامه ای خارج از روال، بی وکیل مدافع و یا بدون حضور هیات منصفه تشکیل نمی گشت.
او در حالی این سخنان را بر زبان راند که حتی بعد از قدرت نیز تحمل انتقاد را نداشت و بالاترین مقام اجرایی کشور را به خاطر انتقادش به همسویی با گروههای فشار متهم نمود. آیا برای بررسی صحت ادعای خاتمی توضیح بیشتری نیز لازم است؟ منبع
در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) :
قانونیشدن آموزش «شیطانپرستی» در مدارس آمریکا
اخبار
وحشت در سرزمینهای اشغالی
نگاهی به مبدا شکلگیری توئیتهای رادیکال
اعتماد به آمریکا در روابط بینالملل معنی ندارد
تشریح اقدامات اقتصادی دولت سیزدهم از سوی خاندوزی:
مرکز توطئه و شرارت صهیونیستها هدف موشک های نقطه زن سپاه قرار گرف
پیام رهبرانقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در ارو
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 630 کل بازدید :2507007
خبرهای این وبلاگ گزیده اخبار دیگر سایتهاست و به صورت لینک منعکس می گردد.
نیمه دوم سال 86
سال 87
سال 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
اسفند 92
بهمن 92
دی 92
آذر 92
مهر 92
شهریور 92
مرداد 92
تیر 92
خرداد 92
اردیبهشت 92
فروردین 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
زمستان 88
پاییز 88
تابستان 88
بهار 88
زمستان 87
پاییز 87
تابستان 87
بهار 87
تابستان 93
بهار 89
پاییز 93
زمستان 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
پاییز 95
زمستان 95
بهار 96
تابستان 96
پاییز 96
زمستان 96
بهار 97
تابستان 97
زمستان 97
پاییز 98
بهار 99
پاییز 99
زمستان 99
بهار 0
تابستان 0
زمستان 0
بوی سیب
سایت دفتر مقام معظم رهبری
خبرنگار مسلمان
خانواده
خبرگزاری قرآنی
کیهان
فارس
نشریه پرتو سخن
سایت حزب الله لبنان
کیهان
هم اندیشی
باقر نیوز
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
سحر نیوز
اخبار قضایی
اخبار اجرایی
اخبار مجلس
بیداری اسلامی
جبهه پایداری
وبسایت کریمی قدوسی
سایت مسافت یاب