سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! دل های خاشعان شیفته توست، و راه های راغبانْ به سوی تو، هموار . [امام سجّاد علیه السلام ـ در زیارت امین اللّه ـ]
بازتاب بُرنا

   تهدیدسازی قدرت‌طلبانه چهره‌های مشخص مرعوب‌ساز و تهدید‌آفرین، پیرامون مساله‌ هسته‌ای ثمر نداد. امریکا به گفته خلیل‌زاد شکست خورد و به انزوا رفت، و دیپلماسی پیروزمند دکتر احمدی‌نژاد، آخرین گام‌هایش را بر می‌دارد. مصاحبه‌های حسن روحانی و سخنرانی‌هایش در غرب و تبادل اطلاعات حسین موسویان با انگلیس هم بی‌تاثیر ماند. هم‌چنین حرکت براندازانه روزنامه‌های اصلاح‌طلب نیز، با تلاش‌های همه‌جانبه، بی‌نتیجه بود و امریکا توان حمله نداشت. حال چه باید کرد؟ چگونه اصلاح‌طلبی وابسته به امریکا، چهره‌های شاخص آن و به طور کلی براندازان رسوا، خود و اربابشان را از مهلکه برهاند؟!

راه‌های مختلفی می‌تواند پیش رو باشد، تا محفل‌های استراتژیک چگونه طراحی کنند؟

از مدت‌ها پیش "برنامه‌های اصلاح‌طلبان" با محوریت "مثلث‌هایی" ساز خود را کوک کرده است. "تسخیر مجلس هشتم" و "بازگشت به قدرت"، تشنگان قدرت را بی‌تاب، و آنان را به دست زدن به هر عمل و اظهار هر گفته‌ای وا داشته است. اما چه بهتر که "سفرهای دوره‌ای از خارج به داخل" تغییر مکان دهد. "محمد خاتمی" ابزار کار در این مقطع است. او که چهره‌ای صلح‌طلب – البته با غرب و کفر و شرک آن – و تنش‌زا – آنهم برای اروپا و امریکا – و بسیار منزجر از قدرت‌طلبی، خود را معرفی می‌کرد، با یک خیز قدرت‌طلبانه، به راحتی "تغییر موضع" داد. اما کدام عاقلی به "شعرهای 10 ساله خاتمی" اعتماد داشته و خواهد داشت؟

غرب و اصلاح‌طلبی آواره و خانه به دوش پس از ناامیدی از ثمردهی سفرهای خارجی "محمد خاتمی" این بار سفرهای داخلی را امتحان می‌کند. سفرهایی با هزینه‌های گزاف و محتوایی تهی !

قطعا اگر پرسشی پیرامون هزینه‌ها‌ مطرح شود، "تخریب شخصیت‌های نظام" تلقی خواهد شد، و راست ناراست و چپ منحرف بمباران پرسش‌کننده را دنبال خواهند کرد. واقعیتی که همواره در جریان بوده و هست.

در شهر مشهد به وسیله "دست‌هایی که معلوم نیست از کدام آستین بیرون آمده" عکس‌هایی از خاتمی با زیرنویس "السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه‌السلام"‌ مردم را از عابد شدن بعضی‌ها به جای خنده به گریه می‌اندازد، چرا که "دین" و "شعور دین‌داران" توسط حرامیان دین‌سوز به مسخره گرفته می‌شود. آیا این خاتمی همان کسی نیست که "دین را در مقابل آْزادی شخصا به مصاف گرفت و آن را محکوم به شکست دانست"؟ و آیا او همان کسی نیست که برای دستگیری هتاکان به امامت، "اشک ریخت" و اعتراف کرد که "حامیان مرا به زندان افکندند"؟ آیا خاتمی در هشت سال ریاست‌جمهوریش این شعار را حتی در پوسترهایش ضروری دید؟

بدتر از این، گفته می‌شود در پوسترهایی جمله "مردی می‌آید خورشید در گلویش" خبر ورود خاتمی را اعلان می‌کند، این که این خورشید از کجا سر بر می‌آورد بی‌پاسخ است. اما قطعا این خورشید از مشرق نمی‌تابد، زیرا نه آئین مشرقی دارد و نه به باورهای دینی مشرق متعلق است. سخنان او، حکومت او و حامیانش را بنگرید! اما نکته شگفت‌آورتر "پیش‌درآمد این سفر" است که فردی چون عزت الله سحابی عضو محکوم و مطرود وابسته به نهضت خائن آزادی، این گروهک غیرقانونی و امریکایی بسترسازی آن را عهده‌دار شده است.

این که اصلاح‌طلبی برانداز جز مشتی فریب‌خورده و وابسته از طیف اراذل جا گرفته در دانشگاه هواداری ندارد، یک امر ثابت است، مگر شبه کودتای 18 تیر 78 حرکتی دانشگاهی نبود که به سردمداری "مریم شانسی" انجام گرفت؟ حال روز از نو و روزی از نو. امریکا هوس بازگرداندن بازوان اجرائیش را به حاکمیت کرده است.

اما چرا دانشگاه فردوسی، این مکان دولتی برای این افراد "فرش قرمز پهن می‌کند"؟ آیا دست‌اندرکاران دانشگاه فردوسی نسبت به اصلاح‌طلبی برانداز "تعهدی" دارند؟ یا این که نمی‌دانند این خیل دین‌سوز توسط آرای ملت از حاکمیت اخراج گردیده‌اند. شرم‌آور است که در دولت اسلامی، هنوز دانشگاه "میدان جولان دین‌ستیزان باشد.   منبع



بازتاب بُرنا ::: شنبه 86/9/3::: ساعت 12:20 صبح


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 72

بازدید دیروز: 83 کل بازدید :2492021

>> درباره خودم <<
بازتاب بُرنا
بازتاب بُرنا
خبرهای این وبلاگ گزیده اخبار دیگر سایتهاست و به صورت لینک منعکس می گردد.

>>آرشیو شده ها<<

>>لوگوی وبلاگ من<<
بازتاب بُرنا

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<












>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<