سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پنهان کننده دانش، به درستی دانشش بی اعتماد است . [امام علی علیه السلام]
بازتاب بُرنا

در حاشیه نام گذاری سال 88 به «اصلاح الگوی مصرف»
اصلاح الگوی مصرف با چه موانعی روبه رو است؟

قاسم روان بخش

سال 88 از سوی رهبر معظم انقلاب، سال “اصلاح الگوی مصرف“ نامگذاری شده است. درباره این اقدام مهم، توجه به نکاتی لازم است:

1. از گذشته دور تا کنون هر بار که امام یا مقام معظم رهبری موضوعی را پیشنهاد دادهاند در اولین گام از سوی مسؤولان مربوطه، ستاد پیگیری تشکیل وسپس یک یا چند همایش مقدماتی برگزار شده وسرانجام هم به دست فراموشی سپرده میشد! یکی از آخرین آن ها را می توان به فرمان رهبری مبنی بر ضرورت تحول در حوزه ها اشاره کرد که پس از تشکیل ستاد ویژه در یک سال اخیر اقدام قابل توجهی صورت نگرفته است. از این رو باید مراقب بود که این فرمان مهم نیز به سرنوشت فرامین قبلی مبتلا نشود. علاوه بر این، برپایی این گونه همایش ها با روح این فرمان در تعارض است، زیرا صرف هزینه زیاد در این گونه همایشها که غالبا با ریخت وپاش های فراوان همراه است، با اصلاح الگوی مصرف تعارض دارد. از سوی دیگر برگزاری همایش برای تلاش در جهت فهم درست موضوع و بررسی راه حلهای آن است، در حالی که ناپسند بودن آن بر کم‌تر کسی مخفی مانده است. بنا براین، باید قبل از هر چیز در عملیاتی کردن این امر روشن کوشید.

2. تردیدی نیست که رییس جمهور محترم از خوی ساده زیستی برخوردار است و به تبع ایشان دولت وهمکاران وی نیز از این روحیه بهره مندند. تشکیل ستاد عملیاتی کردن فرمان رهبری در وزارت خانه ها قبل از سایر دستگاه ها حکایت از وجود این روحیه در میان آن ها دارد، چنان چه سایر مسؤولان در مجمع تشخیص، مجلس و دستگاه قضایی هم الگوی مصرف خود را تغییر دهند انتظار می رود که مردم نیز از مسؤولان خود تاسی بجویند، زیرا بر اساس “الناس علی دین ملوکهم” توده مردم از مسؤولان خود الگو می گیرند. نمیشود از یک سو مردم را به پرهیز از اسراف و تبذیر فراخواند و از سوی دیگر مهمانیها، عروسی ها، مسافرت ها و بذل و بخشش های برخی مسؤولان، اشرافی وهمراه با اسراف وتبذیر بی حد و حصر باشد. نمی توان در سال اصلاح الگوی مصرف، بودجه مجلس را به 4 برابر و مجمع تشخیص را به بیش از 7 برابر رساند ودر عین حال از مردم انتظار داشته باشیم آن را رعایت کنند. باید از سفرهای خارجی غیر ضروری جلوگیری کرد؛ سفر هیات 200نفره و 150 نفره همراه آقای هاشمی به مکه ومدینه و عتبات عراق به مدت یک هفته از نمونه هایی است که باید اصلاح شود. آیا این گونه سفرها با این حجم، با الگوی مصرف در تنافی نیست؟! براستی آیا وقت آن نرسیده که سازمانی به تحقیق و بررسی ونظارت بر بودجه مجلس و مجمع تشخیص بپردازد تا مردم نیز در جریان نحوه هزینه آن قرار گیرند؟

3. عدم پایبندی برخی مسؤولان به اصلاح الگوی مصرف مشکل دیگر فراروی آن است، زیرا بر اساس اقتصاد لیبرالیستی مصرف بیش‌تر، تولید بیش‌تر را در پی دارد از این رو به جای تن دادن به اصلاح مصرف به تبلیغ مصرف بیش‌تر می پردازند. این افراد گر چه به ظاهر به سبب هراس از افکار عمومی، از اصلاح الگوی مصرف دم می زنند ولی بر اساس نگرش اقتصاد غربی به هیچ وجه حاضر به حمایت از آن نیستند. آن ها با ترویج روحیه مصرف گرایی به دنبال سود بیش‌تر در سایه تولید بیش‌ترند، هر چند در آن اسراف وحیف ومیل باشد. در حالی که مقام معظم رهبری ضمن باطل دانستن شیوه های بر گرفته از غرب، بر استراتژی تولید بیش‌تر ومصرف کم‌تر وجلوگیری از اسراف تاکید دارند: “ عادت های ما، سنت های ما، روش های غلطی که از این و آن یاد گرفته‌ایم، ما را سوق داده است به زیاده‌روی در مصرف به نحو اسراف. یک نسبتی باید در جامعه میان تولید و مصرف وجود داشته باشد؛ یک نسبت شایسته‌ای به سود تولید؛ یعنی تولید جامعه همیشه باید بر مصرف جامعه افزایش داشته باشد. جامعه از تولید موجود کشور استفاده کند؛ آنچه که زیادی هست، صرف اعتلای کشور شود. امروز در کشور ما اینجوری نیست. مصرف ما به نسبت، از تولیدمان بیش‌تر است؛ این، کشور را به عقب می رساند؛ این، ضررهای مهم اقتصادی بر ما وارد می کند؛ جامعه دچار مشکلات اقتصادی می شود. در آیات شریفه قرآن بارها بر پرهیز از اسراف در امور اقتصادی تأکید شده؛ این به خاطر همین است. اسراف افزون بر آسیب‌های اقتصادی، آفت‌های فرهنگی فراوانی را نیز درپی دارد و آینده کشور را تهدید می‌کند.”

4. الگوی نامناسب مصرف واسراف و تبذیر، آثار و عواقب نامطلوب و شومی در بر دارد که به برخی از آن ها اشاره میکنیم مصرف بیرویه، بخشی از جامعه را دچار فقر وناهنجاری های اجتماعی می کند واز سوی دیگر انسان ها را به انسان های بی تفاوت و بی مبالات تبدیل کرده که در برابر فقر و گرسنگی هم نوعان خود عکس العملی نشان نمی دهند؛ این گونه افراد بر اثر منطق چشم وهم چشمی هر روز بر تشریفات مهمانی ها و دکورهای منازل خود می افزایند و مع الاسف گاه به اندازه خوراک ده ها انسان گرسنه و فقیر از باقیمانده همان غذاها در سطل آشغال می ریزند! البته منطق آن ها این است که تمام محتوای سفره را با پول خودشان تهیه کرده اند! غافل از این که این نعمت ها متعلق به آحاد جامعه است واقشار ثروتمند هم بیش از سهم خود حق ندارند مصرف کنند. این در حالی است که همان مواد غذایی از عرق جبین طبقات ضعیف وغالب آن ها با یارانه دولت که آن هم از سهم 5. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند زیاده روی در مصرف، از نظر فرهنگی واجتماعی نیز آثار بسیار مخربی به جا می گذارد، زیرا جامعه را به سوی فرهنگ پرخوری سوق میدهد که عامل اکثر بیماریها و بدبختی هاست. تأسیس رستوران های ساعتی در شمال تهران و به تدریج در سایر نقاط کشور، ادامه روند حاکمیت الگوی مصرف غربی است که بریز و بپاش ها را یک نوع کلاس برای خودشان به حساب می آورند! در رستوران های ساعتی که جدیدترین ره آورد غربی است، افراد با پرداخت مبلغ بالایی وارد رستوران می شوند وبه صورت سلف سرویس طی مدت مقرر از غذاهای متنوع موجود هر آن چه بخواهند می خورند. طبیعی است فردی که برای ورود به چنین رستورانی مثلا 100 هزار تومان پرداخته، حق خود می داند که از انواع غذاها آزادانه هر آن چه می خواهد بر دارد ودر نتیجه، هم زیاد می خورد وهم باقیمانده آن را که مقدار زیادی است در سطل آشغال ریخته شود! بر دولت محترم مخصوصا سازمان جهان گردی است که جلوی تاسیس این گونه رستوران ها را بگیرد و موارد تاسیس شده را نیز مهر وموم کند وگرنه طولی نمی کشد که این گونه رستوران ها در محلات اشرافی شهرهای بزرگ وکوچک به عرف تبدیل خواهد شد. روشن است که این نوع مصرف کردن هم فرهنگ جامعه را تهدید می کند هم سلامت آن را. شاید کسانی باور نکنند که این مدل ها برای کشور خطر آفرین باشد ولی با اندکی تامل بر زندگی گذشتگان، عمق خطر روشن می شود؛ در روزگاری نه چندان دور اکثریت قریب به اتفاق کشور برای نان احترام ویژه ای قایل بودند، هم خوردن ته مانده های سفره را ثواب می دانستند وهم اگر لقمه ای نان را در کوچه یا خیابان می یافتند از روی زمین بر داشته آن را می بوسیدند، ولی امروزه مع الاسف اکثریت مردم با الگوگیری از خوی و خصلت اشراف، ریخت و پاش واسراف نان را برای خود نوعی کلاس تلقی می کنند وکار را بدان جا رسانده اند که بیش از ثلث نان تولیدی کشورکه با آن همه زحمت به دست میآید دور ریخته میشود!

از سوی دیگر، طبق برخی آمارها روزانه ده ها تن برنج فقط در تهران به سطل آشغال ریخته میشود. انرژی نیز قصه پر غصهای دارد که هر انسانی را به تامل وا میدارد. از این رو ضرورت دارد که هر چه زودتر الگوی مصرف متناسب با اسلام و آموزه های دینی طراحی و به اجرا در آید تا جلوی نابودی سرمایه های ملی گرفته شود.

7. متأسفانه لایحه هدفمند کردن یارانه ها که دولت محترم در راستای اهداف فوق به مجلس فرستاده بود مورد بی مهری واقع شد ولی با تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف، مجلس باید دوباره آن را در دستور کار قرار دهد. معظم له این طرح را یکی از زمینه های مناسب برای اعلان دهه پیش رو به دهه عدالت وپیشرفت دانسته اند “نمونه‌ دیگر، همین مسأله‌ هدفمند کردن یارانه‌هاست، که این ناشی از تجربه بلندمدت نخبگان کشور است که در طول این سال‌ها به این نقطه رسیده‌اند که یارانه‌هایی که از کیسه‌ بیت‌المال - یعنی از جیب عموم مردم - بیرون می رود و به عموم تعلق می گیرد، بیش‌تر متوجه به قشرهایی بشود که نیاز آنها بیش‌تر است؛ یعنی قشرهای محروم و طبقات متوسط به پائین جامعه، از بیت‌المال و از کیسه‌ عمومی ملت بیش‌تر برخوردار شوند تا طبقات بسیار مرفه و کسانی که در حقیقت احتیاجی هم به این یارانه‌ها ندارند. رسیدن به این حقیقت و تصمیم و عزم راسخ بر اجرای آن، ناشی از تجربه طولانی‌مدتی است که در طول این سال ها متراکم شده است و به مرحله عمل درآمده است”. بنابر این شاسته است مجلس به‌ویژه ریاست محترم آن، کار کارشناسی را بیش‌تر مورد توجه قرار دهند و از ورود به دسته بندی های سیاسی بپرهیزند تا تلقی عموم مردم بر این نشود که مجلس یا رئیس آن با دولت ورئیس جمهور موضع دارند وضرورت پیدا نکند که مقام معظم رهبری براین مساله خاص ورود پیدا کنند.

منبع



بازتاب بُرنا ::: جمعه 88/1/21::: ساعت 9:42 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 502

بازدید دیروز: 71 کل بازدید :2506806

>> درباره خودم <<
بازتاب بُرنا
بازتاب بُرنا
خبرهای این وبلاگ گزیده اخبار دیگر سایتهاست و به صورت لینک منعکس می گردد.

>>آرشیو شده ها<<

>>لوگوی وبلاگ من<<
بازتاب بُرنا

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<












>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<