سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در پى جنازه‏اى مى‏رفت ، شنید مردى مى‏خندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته‏اند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند ، و گویى آنچه از مردگان مى‏بینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مى‏آیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مى‏دهیم و میراثشان را مى‏خوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مى‏بریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مى‏کنیم و نشانه قهر بلا و آفت مى‏شویم . [نهج البلاغه]
بازتاب بُرنا
اما ماجرا به این جا ختم نشد و در مدرسه شبانه با معلمی بهایی مواجه شد که تبلیغ بهائیت می‌کرد تا اینکه شهید بزاز جلوی این شخص در آمد و در جلسه‌ای جواب حرف هایش را داد. معلم بعد از جواب دادن شهید بزاز به شدت او را تنبیه کرد و مادرش وقتی او را دید فردای آن روز برای شکایت به مدرسه رفت و به مدیر اعتراض کرد اما مدیر گفت: او با معلم بهایی در افتاد و کاری نمی‌توان کرد وقتی که وزیر ما هم یک بهایی است.


بازتاب بُرنا ::: سه شنبه 91/7/4::: ساعت 9:27 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 103

بازدید دیروز: 321 کل بازدید :2507962

>> درباره خودم <<
بازتاب بُرنا
بازتاب بُرنا
خبرهای این وبلاگ گزیده اخبار دیگر سایتهاست و به صورت لینک منعکس می گردد.

>>آرشیو شده ها<<

>>لوگوی وبلاگ من<<
بازتاب بُرنا

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<












>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<